امثال مدهنی ها قربانی بی تدبیری مسئولین استانی هستند که تنها عکس یادگاری می گیرند.
خانه کشتی– بر کسی پوشیده نیست که اکثر کشتی گیران از قشر متوسط و ضعیف جامعه هستند که به سختی زندگی خود را میگذرانند. خانوادههایی که برای رشد و شکوفایی فرزندشان از نان شب خود زدهاند و باعث شده اند تا فرزند شان برای کشورمان افتخار کسب کنند.
وقتی به گذشته بسیاری از کشتی گیران از جمله عباس جدیدی، علیرضا حیدری، علیرضا دبیر، علیرضا رضایی، حسن یزدانی، کمیل قاسمی و خیلی های دیگر که از سکوهای المپیک و جهان بالا رفته اند رجوع کنید، خواهید دید همه آن ها از قشر متوسط و ضعیف جامعه بودند که پس از قهرمانی زندگی شان تغییر کرد و به نان و نوایی رسیدند. اما کشتیگیرانی که پشت خط می مانند، نه تنها جایگاه بینالمللی خود را از دست می دهند بلکه آینده سختی پیش رو خواهند داشت.
محسن مدهنی یکی از نمونههای بارز این کشتی گیران است که از قشر ضعیف جامعه در شرایط سخت اقتصادی به مدال طلای نوجوانان جهان دست یافت. او به دنبال قرار گرفتن بر سکوهای بزرگتر است، بنابراین برای رسیدن به چنین اهدافی کنار خیابان با میوه فروشی به امرار معاش مشغول است تا خرج و هزینه تمرینات خود را از این راه تامین نماید. واقعیت امر آن است که کسی منکر کار کردن کشتی گیران و قهرمانان نیست و آنان نیز نباید کار کردن را عیب و ایراد بدانند. آنان نیز باید به شغلی در کنار ورزش حرفه ای مشغول باشند. اما باید این شرایط برایشان فراهم باشد، حتی اگر این شغل شریف میوه فروشی و یا مشاغل دیگر باشد.
پس از انتشار کلیپی از محسن مدهنی در فضای مجازی شاهد واکنش های بسیاری از جمله وزیر کار بودیم که صدایشان درآمد و اعلام کردند مشکل او را برطرف خواهند کرد. بعضی ها نیز از این فرصت استفاده کردند و عکس یادگاری هم با این قهرمان گرفتند و سوژه برای تبلیغات خود نمودند. اما تجربه نشان داده است که پس از آرام شدن اوضاع وعده های داده شده به قهرمانان به فراموشی سپرده خواهد شد. به نظر میرسد مسئولان استانی باعث و بانی چنین اتفاقاتی هستند. در واقع مدهنی ها قربانی بی تدبیری مسئولان استانی هستند. مسئولانی که پس از کسب مدال با قهرمانان شان عکس یادگاری می گیرند و پز می دهند. اما پیگیر وضعیت زندگی ورزشکار خود نیستند و متاسفانه آنان را به حال خود رها میکنند و به فراموشی می سپارند.
ختم کلام اینکه این اتفاق نه اولین بار و نه آخرین بار خواهد بود. مگر آن که مسئولان فکری اساسی و جدی برای قهرمانان بی کار کنند تا آنان بی دغدغه تمرینات حرفه ای خود را دنبال نمایند.